سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاعران جوان انجمن ادبی صبا. تربت جام

عاطفه در شعر

سلام دوستان عزیز.

بار دیگر فرصت شد و عمر باقی بود تا که بتوانم پست دیگری در مورد شعر برای شما بنویسم.امید است که بتوانم هرچند کم اما معلومات مفیدی را در اختیارتان قرار دهم.

منظور از عاطفه، حالت اندوه و شادی و یأس و امید... و حیرت و اعجابی است که حوادث عینی یا ذهنی، در ذهن شاعر ایجاد می کند و شاعر می کوشد که این حالت و تأثر ناشی از رویدادها را آن چنان که برای خودش تجربه شده است، به دیگران هم منتقل کند." این تعریفی بود برای عاطفه و با آن ما در می یابیم که هر چند عادت کرده ایم عاطفه را منحصر به حزن و اندوه بدانیم، باید در این عادت بازنگری کنیم و همه تأثّرات بشری مثل شادی، اندوه، یأس، ترس، حیرت، خشم و... را تأثّراتی عاطفی بشماریم. عاطفه، مهمترین عنصر سازنده شعر است و خواننده نیز بیشترین تأثیر را از جنبه عاطفی آن می گیرد. اگر عناصر صوری یعنی خیال، زبان و موسیقی، حسّ زیبایی پسندی مخاطب را اقناع می کنند، عاطفه به باطن او نقب می زند و زیباییهای معنوی ای را که پنهان تر و البته متعالی تر از زیبایی صورت هستند، نشانش می دهد. انسان بنا بر سرشتی که دارد، دوست دارد دیگران در عواطف او شریک باشند و او نیز البته چنین همنوایی ای با همنوعان خویش حس می کند. هنر، وسیله این همنوایی است و پلی که بین عواطف هنرمند و مخاطب ساخته می شود. و شعر نیز عواطف و احساسات درونی شاعر را بی هیچ حجابی بی پروا به خواننده انتقال می دهد و خواننده با خواندن آن شعر احساس همدردی می کند.وارد نمودن عواطف درونی در شعر نیز به زیبایی شعر بسی کمک می کند تا که شعر تأثیر بیشتری بر مخاطب داشته باشد. گاه می بینیم که عاطفه چطور در شعر موج می زند و حالات مخاطب را گاه به زمین و گاه به هوا می کشاند. امید است در زمینه ی سرودن شعر نیز شاعران به این مقوله بیشتر توجه کنند.

بر گرفته از وبلاگ کارآگاه شعر