تو ؛ اتفاقتازهایدرچشمخیسم ....
در مسیر گناهم که گم می شوی
خیس یک اشتباهم که گم می شوی
رودی از گریه های غریبانه ام
موج هذیان و آهم که گم می شوی
تا سراب مه آلود فردا هنوز ...
جرعه جرعه نگاهم که گم می شوی
باورم کن رسیدم به تو بخت بد !
بیخودی رو به راهم که گم می شوی
تا دوباره تمام تو را گریه ام
ای همیشه پناهم که گم می شوی .
آمنه اسکندری « شاعر الهام های آسمانی »