شعر عاشورایی؛ گریه یا تفکر
امروزه به مناسبتهای مختلف در گوشه و کنار شب شعرهایی برگزار می شود. یکی از این مناسبتها عاشورا است و یکی از این شب شعرها هم شب شعری است که هیات ثارالله هر ساله برگزار میکند.به همین بهانه گپی داشتیم با خسرو آقاییاری دبیر این شب شعر:
با توجه به برگزاری شب شعرهای عاشورایی چه نیازی است که هیات ثارالله هم چنین اقدامی را انجام دهد؟
* با برنامههای توصیهای شعر آیینی که توسط سازمانهای مختلف، ادارات و وزارتخانهها برگزار میشود اصلا موافق نیستم، چرا که میبینم موجی که شکل گرفته، فقط صورت قضیه است که بدون آشنایی با هدف عاشورا انجام میشود و صرفا برای ادای تکلیف برگزار میشود و چون بنیانگذاران این برنامهها با اهداف این جلسات آشنا نیستند در مخاطب دافعه ایجاد می کنند. مثلا در دهه شصت اگرشعر موعود توصیه شد به خاطر یاس و دلزدگی مردم بود که با تمسک به این موضوع ریشههای امید دوباره در بین مردم جان بگیرد و جامعه از نظر فکری و ذهنی آماده شود. اما شعر انتظار بعدها صرفا به خاطر گزارش رد کردن در بین ارگانهای مختلف رواج پیدا کرد و از مسیر اصلی خود جدا شد.
به همین دلیل احساس می کنیم که شعر عاشورا باید با حضور مردم و هدفمند برگزار شود تا بتواند تاثیر خود را آن طور که شایسته است نشان دهد و این مجال می تواند خارج از سیستم اداری و در مجموعههای مذهبی مثل تکایا و حسینیهها فراهم شود. به همین دلیل به همت هیات ثارالله این جلسات هر ساله پانزدهم و شانزدهم محرم در همین مکان برگزار میشود. اگر چه شعر رویکرد اجتماعی دارد ولی گره خوردگی مردم با شعر عاشورا، گره خوردگی عاطفی است.
مردم ما به خاطر ارتباط حسیای که با این موضوع دارند آن را پیگیری می کنند. موضوع دیگری که باعث محکمتر شدن این ارتباط می شود بحث ولایی آن است، چرا که بحث ولایت همیشه با مردم ای سرزمین عجین بوده است. از این جهت مردم با موضوع عاشورا به لحاظ فرهنگی، عاطفی و ولایی ارتباط دارند. همیشه این گونه بوده است که وقتی یک موضوع فرهنگی و اندیشمند با حس و عاطفه گره می خورد دو رکن مهم گرد هم می آیند که مردم نسبت به آن اقبال داشته باشند.
شعر عاشورا با مردم عجین است، چون در عاشورا هم از میان طبقات مختلف مردم حضور داشتهاند و اولین شخصیت عاشورایی که برای عاشورا شعر می گوید حضرت سکینه است. همه اینها عواملی است که با توده مردم ارتباط برقرار می کند. بسیار بودند کسانی که شاید با شعر ارتباط اختصاصی نداشتند؛ مثلا کشاورزی بوده که برای عاشورا شعر گفته است. بسیاری از شاعران به این موضوع معترف هستند که اولین جرقههای شعر عاشورایی گفتن را با سرودن نوحه و مرثیه شروع کردهاند.
شعر عاشورایی ژانری است که نهلههای مختلف فکری را در خود دارد و می توانیم رویکردهای مختلف ادبی را در آن ببینیم. یکی از شاعران این ژانر شاعر بزرگ عرب سید همیلی است که بزرگترین غدیریههای شعر عرب را سروده است.
از دیر باز در این ژانر انواع مختلفی وجود داشته است؛ مثلا نوحه و مرثیه که از انواع دست یافتنیتر شعر عاشورایی است که به سادگی با مردم ارتباط برقرار میکند.
در دهههای اخیر هم شاعران مختلفی را می بینیم که گاه این وادی را ترک کردند یا کمتر در آن کار می کنند. طبقهی دیگر شاعران جوان هستند که در این گروه نمونههایی را میبینیم که به معنای واقع شعر است و امید ماندگاری بیشتری را دارند.
البته در این بین، شعر مجلسی را هم داریم که با تکیه بر نکتههای غافلگیرکننده میتواند تودههای مردم را برانگیزاند و اتفاقا ممکن است که مردم به این نوع شعر اقبال بیشتری نشان دهند و البته این نوع شعر ماندگار نخواهد بود.در شعر مذهبی موضعی خطرناک وجود دارد و آن این است که به دلیل تاکید بر گریستن بر واقعه عاشورا ، بهانه جویی برخی شاعران برای گریاندن مردم است. از جملهی این این بهانهها میتواند توسل به کذب در روایات مختلف باشد که برای شعر عاشورایی خطر بزرگی است. از طرف دیگر مشکل دیگری که پیش می آید نداشتن معلومات و مطالعه کافی در باب تاریخ و فرهنگ عاشورا است، که باعث می شود شاعران جوان صرفا به سرودن اشعاری حسی و بدون ایدئولوژی روی آورند، کما اینکه نمونه این اشعار کم نیستند.
باید امروز رویکرد جدیدی نسبت به مرثیه داشته باشیم، ضعفهای این زبان را از بین ببریم و بر قوتهای آن اضافه کنیم تا بتوانیم خود قالب را با برجستهگیهایی که دارد دوباره احیا کنیم تا شعر آیینی را قوت و استحکام بیشتری ببخشیم.
برگرفته از سایت انجمن شاعران ایران