پرسه زن بیتوته های خیال
بودنم را بهانه ای
و نگاهت ،
چونان پرنده ای در اوج
هلال غربتم را سنگی می زند .
میان رنگین های تصنعی بودم ،
لطافت معنا شدی رهایی بخش از هرآنچه دچار ...
حس ترد زندگی
ادامه ها را
زیر دندان تازگی مزمزه می کنم
عصاره ای بر فروغت بپاش از حضور تا بماند .
فروغ صبا